دلتنگتر از عصر جمعه

من زنده ام..

04 شهریور 1395 توسط حنيفي

من زنده ام که فراموش نکنیم از خانواده آبیان،پدر و پسر دریک روز شهید شدند و

مادر حجله ی همسر و فرزندش راباهم چید.

من زنده ام که فراموش نکنیم ما آزادگان هنوز هم شبها با کابوس زندان الرشید و استخبارات

فرمادیه،تکریت و موصل از خواب می پریم بی آنکه سازمان های مدافع حقوق بشر

به آن همه جنایات پاسخی داده  باشند.

من زنده ام که فراموش نکنیم جنگ تحمیلی هشت ساله،جنگ دنیا با ایران بود

و دفاع ما یک دفاع یک تنه بود.

کاش دنیا بداند اردوگاه تکریت جایی بود دیواربه دیوار جهنم که اسرای بسیاری

از جمله قدرت الله رحمتی در آنجا براثر تشنگی و گرسنگی به شهادت رسیدند

کاش دنیا بداند برای ما و تاریخ ما مایه ی فخر و مباهات است که فتح الله عزیزی

سواد نداشت اما وقتی در اردوگاه خواندن و نوشتن آموخت،اولین جمله ای که نوشت این بود

«من تا آخرین قطره خونم مقاومت خواهم کرد »وبه این شعار عمل کرد..

در قاموس ظالمان ظلم بارترین واژه «اسارت» است..!

بخشی از مقدمه کتاب «من زنده ام» 

خاطرات دوران اسارت به قلم معصومه آباد

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

محتواها

  • خودمانی
  • شهدا شرمنده ایم
  • من زنده ام..
  • اسلام آمریکایی
  • بصیرت
  • آقاجان سلام
  • وباز هم نیامدی..
  • کلنا عباسک یا زینب..
  • الهی ربی من لی غیرک
  • بدون تعارف..
  • تقدیم به..
  • کاش..
  • خدایا...
  • عصرجمعه
  • یا مهدی
  • چرا به سوریه کمک می کنیم؟؟
  • ارزش انسان
  • یا صاحب الزمان..
  • با ولایت تا شهادت
  • شروع سالی دیگر باز بدون حضورت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس