من زنده ام..
من زنده ام که فراموش نکنیم از خانواده آبیان،پدر و پسر دریک روز شهید شدند و
مادر حجله ی همسر و فرزندش راباهم چید.
من زنده ام که فراموش نکنیم ما آزادگان هنوز هم شبها با کابوس زندان الرشید و استخبارات
فرمادیه،تکریت و موصل از خواب می پریم بی آنکه سازمان های مدافع حقوق بشر
به آن همه جنایات پاسخی داده باشند.
من زنده ام که فراموش نکنیم جنگ تحمیلی هشت ساله،جنگ دنیا با ایران بود
و دفاع ما یک دفاع یک تنه بود.
کاش دنیا بداند اردوگاه تکریت جایی بود دیواربه دیوار جهنم که اسرای بسیاری
از جمله قدرت الله رحمتی در آنجا براثر تشنگی و گرسنگی به شهادت رسیدند
کاش دنیا بداند برای ما و تاریخ ما مایه ی فخر و مباهات است که فتح الله عزیزی
سواد نداشت اما وقتی در اردوگاه خواندن و نوشتن آموخت،اولین جمله ای که نوشت این بود
«من تا آخرین قطره خونم مقاومت خواهم کرد »وبه این شعار عمل کرد..
در قاموس ظالمان ظلم بارترین واژه «اسارت» است..!
بخشی از مقدمه کتاب «من زنده ام»
خاطرات دوران اسارت به قلم معصومه آباد